یادداشت | تیغ دو دم جلوهگری
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اصولا جلوهگری از ویژگیهای بارز و در واقع جزئی از ذات زنان است و طبیعت زن با این خصلت عجین است.
شاهد عینی ذاتی بودن جلوهگری در وجود زن رفتارهایی است که از دختربچه شاهد هستیم. معمولا با این نکته رو به رو هستیم دختربچهای که هنوز به سن تمییز نرسیده و خوب و بد را به درستی تشخیص نمیدهد، مثلا نسبت به پوشیدن لباس عروس علاقه خاصی نشان میدهد، آرایش کردن و لاک زدن برایش جذابیت دارد و دوست دارد که خودنمایی و جلوهگری کند. درست است که چون در اکثر موارد این مسائل را از بزرگترها دیده و پس از آن ابراز علاقه میکند؛ ولی بروز چنین رفتارهایی در واقع نشان دهنده ذاتی بودن این خصلت در وجود جنس مؤنث هست. مؤیدش این است که پسر بچه در همان سن و سال که همان مسائل را مثلا از مادر خود دیده است معمولا چنین ابراز علاقهای نسبت به مسائل مذکور نشان نمیدهد. اینها گویای این است که این روحیه جزئی از ذات زنان است.
مدیریت صحیح جلوهگری
از آن جایی که جلوهگری خصلتی است که ذاتا خداوند در وجود زن قرار داده، نمیتوان به طور کلی آن را صفتی مذموم دانست و آن را رد کرد و گویای این است که باید به طرز صحیحی مدیریت شود؛ مثل شهوت که در وجود هر انسانی هست و اگر در مسیر درستش استفاده نشود سبب خسران و تباهی است؛ ولی اگر در چهارچوبی باشد که رضای خدا در آن هست، نه تنها خسران و تباهی ندارد، بلکه باعث تعالی انسان نیز میشود؛ همچنان که نمونه بارز مدیریت صحیح شهوت امر مقدس ازدواج است که به فرموده نبی اکرم صلی الله علیه آله باعث حفظ نصف دین یا دو سوم دین میشود.
ارزش حیا در وجود زن
زنی که معتقد و متدین باشد و با آموزههای دینی آشنا است، طبیعتا حریمها را رعایت و با گوهر حیا و عفت مرزهای جلوهگری را رعایت میکند. او میداند که نباید انواع و اقسام آرایشها و زینتهای خویش را در معرض دید نامحرمان قرار دهد و با ناز و عشوه با آنها برخورد کند.
حیا گوهری گرانبها در وجود زن است که اگر خدشهای به آن وارد شود، اوضاع وحشتناکی از حیث جنسی و اخلاقی در جامعه پدیدار میشود که تبعات آن را کم و بیش در جوامع امروز بشری شاهد هستیم.
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام آمده است كه فرمود: خداوند شهوت را ده جزء قرار داده است، ۹ جزء آن در زنها و يک جزء آن در مردها است و اگر خداوند اجزاء حيا را به اندازه اجزاء شهوت در آنها (زنان) قرار نداده بود، براى هر مردى 9 زن بود که با او در مىآويخت! (خصال/ ج2/ص438)
این حدیث به روشنی گویای این است که شهوت زن 9 برابر مرد است. از طرفی حیای زن هم 9 برابر مرد است و این حد از حیا مانع افسارگسیختگی شهوت زن میشود. از اینرو و با توجه به حجم شهوتی که زن دارد به هر میزان که حیای زن کم شود طبیعتا درصد شهوت بالا میرود و اگر خدای نکرده زنی کاملا بیحیا شود خدا میداند که چه فجایعی رخ خواهد داد.
روایت عجیب دیگری هست که لذتی که زن میبرد 99 برابر مرد است؛ ولی خداوند عز و جل پرده «حيا» را بر او افكنده است.( من لا يحضره الفقيه/ ج3 /ص559)
در این حدیث هم «حیا» به عنوان عاملی بازدارنده ذکر شده و شاید منظور این باشد که حیا مانع از ابراز این مقدار از لذت باشد و نوعا چه بسا کسی متوجه نشود که زن تا این حد در امور جنسی لذت می برد!
جلوهگری زن برای شوهر
زن عفیف و با تقوا مظاهر جلوهگری را در حریم خانه و خانواده و در محضر شوهرش خرج میکند. زنی هم که هنوز ازدواج نکرده میتواند این جلوهگری را در حد متعارف و خفیفتر که شهوت انگیز نباشد در حضور زنان دیگر و یا سایر محارم خویش داشته باشد.
جلوهگری زن که اگر در جامعه و در معرض نامحرم باشد مفسده انگیز است و دست کم در برخی موارد از گناهان کبیره هم شمرده میشود؛ اگر برای شوهر باشد فضیلت زیادی دارد و میتوان این ویژگی را از صفات یک زن با ایمان و با تقوا دانست. تقوا فقط به نماز و روزه نیست. رعایت این مسائلها هم از مصادیق تقوا است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی که ویژگی بهترین زنان را بیان نموده است، یکی از آن ویژگیها را چنین تبیین فرمودند که «المتبرجّه مع زوجها الحصان مع غیره؛ برای شوهرش زینت کند و از غیر شوهر خودش را حفظ نماید.» ( وسائل الشیعه/ج20/ص29)
در حدیث دیگری آمده که یکی از حقوق شوهر بر زن این است که خود را به بهترین عطرها خوشبو کند و بهترین لباسهایش را بپوشد و خود را به بهترین صورت تزیین کند. (کافی/ج5/ص508)
اینها همه مصادیقی از جلوهگری زن است که وقتی در چارچوب صحیح قرار گیرد نه تنها مذموم نیست، بلکه پسندیده و بعضا واجب نیز هست.
ارزش و ضد ارزش در جلوهگری
واضح است که یکی از مصادیق بارز جلوهگری زن آرایش کردن است و شاید بتوان گفت که کمترین مرتبه هم همین آرایش است. طبیعتا وقتی آرایش زن برای غیر شوهر ضد ارزش باشد، جلوهگری و دلبریهای شدیدتر برای نامحرمان به مراتب بدتر خواهد بود و مفاسد بیشتری را به دنبال خواهد داشت.
رعایت نکردن همین مسائل به ترویج فساد در جامعه دامن میزند و مفاسد اخلاقی بسیاری را به وجود آورده است. اختلاط بی دلیل زن و مرد در محیطهای کاری، خودمانی شدن و بگو بخندهایی که بین آنها رد و بدل میشود، همگی از نتایج بی توجهی به این مسائلِ به ظاهر ساده است. متأسفانه قبح این مسائل تا حدود زیادی از بین رفته و خیلیها به این نکات توجهی ندارند.
البته ناگفته نماند که بخشی از این نابسامانیها ناشی از غفلت و آگاه نبودن از مسائل شرعی است و نمی توان تمام موارد این چنینی را ناشی از کفر و فسق دانست. حقیقتا برخی از افرادی که دچار این لغزشها هستند غافلند و عنادی هم با آموزههای دینی ندارند. مثلا جدای از این که مسائل شرعی را بلد نیستند از نظر روانشناسی نیز نمی دانند که این وضعیت نامناسب در پوشش یا آرایش غلیظی که دارند چه پیامدهایی در جنس مخالف ایجاد میکند. برخی واقعا این گونه هستند.
برخی دیگر نیز در اثر ناملایمات زندگی یا تبلیغات سوء فضای مجازی نسبت به آموزههای دینی کم محلی میکنند و بعضا مغرضانه رفتارهای نابهنجار از خودشان بروز میدهند.
خلاصه اینکه افرادی که جلوهگریهای نامشروع دارند متفاوت هستند و نمی شود همه را با یک دید مساوی تحلیل کرد؛ ولی شاید بتوان ادعا کرد که وجه اشتراک همه آنها در فقر فرهنگی و تا حدودی ضعیف در ایمان و بی اعتنایی به آموزههای دینی است. گاهی اوقات همین بیاعتنایی است که زمینه غفلتی را فراهم میکند که ذکر شد. بالاخره کسی که ایمان داشته باشد باید خودش تا حدی دنبال دستورالعملهای دینی برود و از حلال و حرام آگاهی پیدا کند. /999/ی۷۰۲/س
بابک شکورزاده، پژوهشگر حوزوی